آخرین باری که برای اولین بار کاری را انجام دادم کی بود؟

شما هم می‌توانید تا پایان این مطلب به موضوع  عنوان فکرکنید.

به این جمله خیلی فکر کردم.یاد اولین دیدارم با همسرم افتادم. به یاد دوران دبیرستان زمانی که از مدرسه تعطیل می‌شدیم با دوستانم در کوچه با صدای بلند آواز می‌خواندیم. به یاد روزهای دبستان که با کفش روی نیمکت ها را می‌رفتیم. یا اولین باری که از درخت بالا رفتم و چقدر ذوق زده بودم.

به همه ی آن اتفاقات فکر می کردم که چیزی به ذهنم آمد. خیلی از اولین کارهای من در دوران نوجوانی و جوانی بوده

آیا بالا رفتن سنم توانسته شجاعت انجام کار جدید را کم کند؟ یا من دقتم کمتر شده و کمتر به خودم و کارهایم آگاه هستم؟

می‌شود به موضوع اینگونه نگاه کرد هیچ کدام از کارهای ما تکراری نیست و همه‌ی آنها چون در روزهای غیر‌تکراری انجام می‌شوند تکراری نیستند، اما بیایید با هم صادق باشیم. این جمله و طرز تفکر کمی ما را از اصل موضوع دور می‌کند.      

تقریبن همه‌ی کارهای ما طبق برنامه ریزی که ذهنمان برای ما کرده با یک روند تکراری هر روز در زندگی ما نمود پیدا می‌کنند. تا کجا ما به این روند آگاه هستیم دیگر به خودمان و آگاهی ما بستگی دارد.

اینکه ما تا چه اندازه به کارهایی که در طول روز انجام می‌دهیم آگاه هستیم هم به سطح آگاهی ما بستگی دارد.

بیایید زیاد سخت نگیریم و با خود تصمیم بگیریم هر روز یک کار تازه را آگاهانه وارد برنامه زندگی مان کنیم. آن کار می‌تواند به سادگی دیدن یک فیلم جدید باشد. یا خواندن یک کتاب در رابطه با زندگی وال ها.

آخرین باری که کاری را برای اولین بار انجام دادید کی بود؟