در جایی که من ایستاده ام
گل هست، دلبر و زیبا
درخت هست، ستبر و سرسبز
پرنده هست، آواز خوان و مسرور
دریا هست، وسیع و بی کران
آسمان هست، آبی و صاف
جاده هست، بی انتها و
تو که نیستی اینها به چشمم نمیآیند
روبرمیگردانم
نمیخواهمشان بدون تو
اما
اما برای تحمل دوریت
به لمس درخت، برای استواری
به عطر گل، برای طراوت
به وسعت دریا، برای وسعت دل
به آبی آسمان، برای لبخند
به آواز پرنده، برای شادی
نیاز دارم
برای تحمل نبودنت
برای تحمل نداشتنت
بماند به یادگار
یک پاسخ
iupxx8