1- روز شش از آغاز بهار است.
2-صبح زود بیدار شدم. خیلی زود. از سال جدید به سحرخیزی پایبندترم.
3- به خودم کمی کشوقوس دادم. هوا سرد است. دلم میخواهد بیشتر زیر پتو بمانم. مرا یاد روزهایی میاندازد که همراه پدر و مادرم زندگی میکردم. یاد خانهی پدری. خانهی پدری همیشه حس خوب میدهد. بوی دستپخت مادر. نماز پدر.
4-دفتر و خودکار کنار تختم را برداشتم. صفحات صبحگاهی نوشتم. خود خانم کامرون نویسندهی کتاب راه هنرمند که ایدهی نوشتن صفحات صبگاهی را ارائه داد نظرش این است: نوشتن صفحات صبحگاهی مثل برف پاکن ماشین روز پیش رو را تمیز میکند. در جای دیگر نوشته: صفحات صبحگاهی به شما اجازه میدهد شما بر روزتان تاثیر بگذارید نه روز بر شما.
برای اینکه بدانید صفحات صبحگاهی چه هستند و چه مزیتی دارند اینجا کلیک کنید.
5-درصفحات صبحگاهی من کمی غرولند، برنامهی روز، شکرگزاری، جملات تشکیلی نوشته شد.
6-یوگا کردم. سلام بر خورشید. کمی در اجرای آن اغراق کردم. حرکات را کش دادم و بیشتر حالت رقص به حرکاتم دادم. از شما چه پنهان ایدهای در سر دارم.
7-مراقبه کردم. به من ثابت شده وقتی صفحات صبحگاهی را مینویسی مراقبه با ذهن خالی موثرتر است.
8-صبحانه آماده کردم. چای دم کردم. با چای هل و عناب هم دم کردم. عناب و هل طعم چای محلی لاهیجان را چند برابر میکند.
9- صبحانه تخم اردک محلی، باران بهاری، کوه پوشیده از برف که ازپنجره دیده میشود، چای هل و عناب، نان گرم، اتاق گرم، عزیزان کنارم. گاهی خوب است که به داشتههایمان فقط نگاه کنیم. به خودمان یادآوری کنیم داشتههایمان همان آرزوهای دیروزمان هستند.
10-نوشتم. تا اینجای روز را نوشتم. قصد دارم تا پایان روز صد جمله را تکمیل کنم. نوشتن صد جمله به عنوان یادداشتنویسی روزانه تمرین خوبی است. بیشتر بدانید.
2 پاسخ
سلام سال نو مبارک نوشته های شما ساده و شیرین اند موفق باشین
سلام ممنون از اینکه به سایت من سر میزنید. سال نو شما هم مبارک