سرنوشت کتابم

ماه پیش با خودم می‌گفتم تا عید این کتابم به پایان می‌رسد. کتابی در مورد سحر‌خیزی و فواید آن و چگونگی سحر‌خیز شدن و سحر‌خیز ماندن.

اما طبق قانون نانوشته‌ای که تا فکر می‌کنی همه چیز خوب پیش می‌رود به هم می‌ریزد. من هم از نوشتن جاماندم درست به دلیل اینکه دیگر خودم نتوانستم صبح زود و به هنگام سحر بیدار شوم.

سحر خیزی خود یک آداب و سبک زندگیست. چرا که برای اینکه یک سحر‌خیز حرفه‌ای باشی باید به خیلی چیزها نه بگویی. باید به میهمانی‌های خانوادگی، شب‌نشینی‌ها، شام دیروقت فست‌فودی، تماشای فیلم شبانه، نه بگویی.

 

باید شامت را زودتر از بقیه و سر شب بخوری. باید خودت را از دیگران جدا کنی. من بارها و بارها امتحان کرده‌ام. چند وقتی را با سبک خودم پیش رفتم اما برای من که خانواده دارم و ما تقریبن به هم وابسته هستیم نشد که ادامه دهم.

شما بگویید چه چیزهای دیگری می‌تواند ما را از زود خوابیدن شب دور کند؟

خلاصه کتابم را نصفه و نیمه رها کردم. باید دوباره شروع کنم. در جایی خوانده بودم شروع کردن کارها خود یک انرژی اولیه به ما می‌دهد و می‌توانیم از این انرژی اولیه بهره برده و کارها را پیش ببریم.

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):