عملگرایی

عملگرایی  یعنی تبدیل آموخته ها به عمل . اما نکته ای هست که  هر چیزی را نمیشود به شکل عملی و ملموس به کار برد .در فلسفه یا ادبیات کتابهایی هست که راهکار مشخصی نمیدهد بنابر این توقع عملی کردن هر دانشی غیر ممکن است . آنها روی نگرش ما تاثیر میگذارند و نگرش در اعمال ما نمود پیدا میکنند .

اما بحث ما آموزش هایی است که پیشنهاد هایی به ما ارائه میدهد که میتوانیم در عمل پیاده کنیم ولی با اهمال کاری و تفکر سرسری انگارانه به قول معروف نوکی به آن آموزش میزنیم و بیخیال میشویم . گاهی کتاب میخوانیم یا آموزش میبینیم تا اگر در جایی در مورد موضوعی بحث شد ابراز وجود کنیم و بگوییم ما دراین مورد آگاهی داریم یا فلان کتاب را خوانده ایم . ما فکر میکنیم که دریافت ذهنی میتواند به دریافت عملی بیانجامد اما اینطور نیست .

حالا بیاید با خود عهد ببندیم که تا چیزی را نتوانستم اجرا کنم نمیگویم بلدم ؟

بیایید به اطرافمان بهتر نگاه کنیم به افراد عملگرا و افرادی که نه چندان عملگرا هستند نگاهی بیندازیم .

گاهی خواندن یک یا دوفصل از یک کتاب و عمل کردن به نکات آن میتواند تحولی در زندگی فرد ایجاد کند که خواندن هزاران کتاب و عمل نکردن به آنها ندارد .

مهم این است که آنچه را که یاد گرفته اید بتوانید به زبان بیاورید .

بهترین شکل دریافت این است که آنچه را که میخوانی یا آموزش میبینی را بنویسی . از درک و دریافت خود و دلایل استفاده از آن موضوع بنویسی .

کتاب ” دن کیشوت ” و کتاب ” فروش تنها راه بقا ” با عنوان دوم ”  اگر ایده یا محصولتان را نفروشید کلاهتان پس معرکه است ”  را درنظر بگیرید . این دو کتاب در یک سطح نیستند یکی شاهکار  ادبی و دیگری پیشنهاد فروش کالا یا محصولاتتان را میدهد و مربوط به کسب و کار است . کسی که به خلاقیت واقعی میرسد کسیست که این دو را کنار هم  دارد . این تنوع لازم است تا به مهارت برسید . میگوییم من فقط ادبیات میخوانم و به دنبال کتابهای زرد از این شکل نیستم و یااز آن طرف بوم می افتیم که اصرار داریم هر چه میخوانیم باید تبدیل به پول شود و اصرار داریم محتوا تولید کنیم و متفاوت باشیم . این امکان پذیر نیست .چون تو این زیبایی را باید از ادبیات و هنر دریافت کنی . پس تو نیاز داری در سبد مطالعه ت ادبیات ، فلسفه ، کتابهای انگیزشی ، شعر و تنوع داشته باشی .

 

توقف خیلی اهمیت دارد . بیان چیزی که در حال آموزش دیدن آن هستی . نخستین گام این است که شفاف به زبان بیاوری .

بهترین کار این بود که بنویسی .

من این را خواندم.

آموزش دیدم.

این کار را یاد گرفته ام و میخواهم به عمل تبدیل کنم .

من از فلان فصل کتاب این نکات را یاد گرفته ام .

به این دلیل برای من مفید بوده است .

این تکنیک را به این شکل به کار خواهم برد .

و عمل شروع میشود .

فهم دقیق به عمل دقیق می انجامد .

فهم دقیق را نباید دست کم گرفت .

حالا به نکته ایی میرسیم که اگر درست انجام شود خیلی کاربردی است :

دیالوگ نویسی

بیاید با خودتان دیالوگی بنویسید مکالمه من با من

امروز قصد دارم به فلان جا بروم و فلان کار را انجام دهم

حالا یه نفر دیگر را در درون خودت متصور میشوی و این نفر دوم در برابر نفر اول قرار دارد این کار تو را به چالش میکشد .

نفر دوم میگوید چرا میخواهی بروی به فلان جا ؟

این کار تورا وادار میکند که دلیل خود را آشکار کنی .

پیش فلانی میروم که بگویم من میتوانم فلان کار را انجام دهم من توانایی انجام دادن این کار را دارم .

نفر دوم جود تو میگوید نمیتوانی فلان کار دیگر را انجام دهی و مدام از تو سوال میپرسد و تورا به چالش میکشد .گاهی اوقات به تو نظریه هایی ارائه میدهد .

یه جنگی در درون تو رخ میدهد یک وجه ما میخواهد سریع به نتیجه برسد و وجه دیگر ما به ما توصیه هایی ارائه میدهد . آرام باش . خود را کنترل کن . البته که مقالات بسیاری در مورد قسمتهای مختلف مغز و کارکردهای آن در اینترنت وجود دارد . بحث ما فعلا اینها نیستند .

شما وقتی دیالوگ مینویسی جنبه هایی از موضوع برای شما آشکار میشود .

میتوانید تردید ها ، ابهامات ، آموزشها و هر موضوعی که برایتان اهمیت دارد را به دیالوگ ببری . از خودت بیرون می آیی و دید دیگری به موضوع پیدا میکنی . از زاویه دیگری به موضوع نگاه میکنی .این سبک نوشتن برای بالا بردن بهره وری خیلی کاربرد دارد .

در طول روز همینکه دچار تردید میشوید ، انرژیتان افت میکند سریع به دیالوگ نویسی بپردازید . دیالوگ خیلی راحت و شکسته . با خودتان چت میکنید . دیالوگ خودش خودش را میسازد . تنها قانونی که در دیالوگ نویسی وجود دارد این است که دو طرف باید دید متفاوت داشته باشند . دو اندیشه متفاوت در کنار هم . اینجا ذهن شما تحت فشار قرار میگیرد .کلید ،  ماجرای نوشتن است و تفکر . دیالوگ نویسی به شطرنج شباهتهایی دارد. گاهی اوقات مجبور میشوی فکر کنی . دیالوگ نویسی ذهن تورا درگیر فکر کردن میکند . دیالوگ درست به تو انگیزه میدهد . شفاف سازی میکند .توان تورا برای انجام کارها ده برابر میکند و ازدل همین دیالوگ نویسی ایده های نابی به ذهن تو میرسد.شما با دیالوگ به کشف ایده میرسید . میتوانید فایل یا دفتری به دیالوگ های من با من اختصاص دهید . به معنای واقعی موتور اندیشیدن روشن میشود . به شرطی که هر طرف حرفی متفاوت داشته باشد .

جمله پایانی امروز از جرج برنارد شاو است

  اکثر مردم سالی یکی دوبار فکر میکنند ولی من با هفته ایی یک دوبار فکر کردن به چهره ایی جهانی تبدیل شده ام

 

نظرات شما برای من بسیار ارزشمند است

به اشتراک بگذارید

عضویت در خبرنامه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط

برای دانلود آنی این کتاب فقط کافی است ایمیل خودتان را در قاب زیر وارد کنید (پس از وارد کردن ایمیل کتاب به طور خودکار به پوشۀ دانلودهای سیستم شما اضافه خواهد شد):